کتاب نفرین بال سوخته (کتاب دوم)(خواب سقوط) ...
انتشارات تندیس منتشر کرد:مار هر لحظه بزرگتر و غول پیکرتر می شد. شروع کرد به پوست انداختن. داغی وحشتناک آفتاب و دیدن آن همه شن و آن مار ترسناک رایان را گیج کرده بود…همه چیز از دیدش شروع کرد به چرخیدن. در میان آن تصاویر مار با سرعت پوست انداخت و پوستی براق و شیشه ای و نرم را از خودش جدا کرد. وقتی وسط تنش از پوست بیرون کشیده شد، دو بال نورسته از بدنش بیرون زده بود. بال هایی بسیار زیبا که پوسته های میانش شیشه ای بود و…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.