کتاب عاشقانه ای نه چندان آرام با مادام بوواری در همین حوالی ...
نشر عنوان منتشر کرد:سامان با عجله به طرف کتابخانه جادوگر می رود. جادوگر جلویش را می گیرد.جادوگر: چی کار می خوای بکنی؟سامان: می خوام برم تو یه کتاب دیگه.جادوگر: کمدم خراب شده. دوره خدمات پس از فروشش هم تموم شده. هر جا بخوای می تونی بری ولی دیگه نمی تونی برگردی.سامان: بهتر. منم همینو می خوام.جادوگر: احساساتی عمل نکن. تا آخر عمر نمی تونی برگردی. فرصت پشیمونی و جبران هم نداری!سامان: نه، پشیمون نمی شم. هرجا باشه بهتر از ا…