کتاب افسانهها و قصههای ملل (افسانههای مردم آفریقا) ...
موسی بعد از این كه نصف راه را طی كرد، هوا تاریك شد و او به منطقهای رسید كه پر از شغال بود. موسی به محض این كه صدای زوزهای شنید، قدمهایش را تندتر كرد، اما ناگهان در یك جا كنار جاده، حركت سریع پاهایی را در خاك شنید و چشمش به یك جفت چشم براق كفتار افتاد.
…