کتاب گوژپشت نتردام (جیبی) ...
انتشارات ویکتور هوگو منتشر کرد:اسمرالدا را از پلکان زیادی پایین بردند همه جا تاریک بود و او هیچ چیز را به راحتی نمی توانست مشاهده کند. بالاخره او به زیرزمینی رسید که شکنجه خانه بود و زندانی ها را برای شکنجه دادن به آنجا می بردند دختر توقف کرد ولی صدای خشنی از پشت سرش بانگ برآورد : داخل شو ما نباید وقت را بیهوده تلف کنیم. بزودی خودت همه چیز را در زیر شکنجه اقرار می کنی و زحمت ما را کمتر خواهی کرد پس تندتر بیا سربازی ب…