گوجه فرنگی فکر می کرد که میوه ی سبز کوچولویی که کنارش به دنیا آمده، شب...
گوجه فرنگی فکر می کرد که میوه ی سبز کوچولویی که کنارش به دنیا آمده، شبیه خود اوست، یعنی اگر بزرگ شود مثل او یک گوجه فرنگی آبدار می شود، قرمز قرمز. آن وقت می تواند با او دوست شود و«گوجه فرنگی و میوه ی سبز» کلی با هم خوش بگذرانند. برای همین به میوه ی سبز گفت: «آهای کوچولو، تو باید آب بخوری، آفتاب بخوری تا زودتر بزرگ شوی.» میوه ی سبز کوچولو هم هر روز …
هنوز بررسیای ثبت نشده است.