تاریخنگارانِ سینمای آمریکا طیِ سالیانِ متمادی عبارتِ «هالیوودِ نو» را به کار بردهاند، اغلب برای اش...
تاریخنگارانِ سینمای آمریکا طیِ سالیانِ متمادی عبارتِ «هالیوودِ نو» را به کار بردهاند، اغلب برای اشاره به فیلمهایی شخصیتمحور و متأثر از سینمای مؤلفِ اروپا (بهویژه، موجِ نوِ فرانسه) که ظرفِ حدودِ یک دهه ساخته و اکران شدند؛ دههای که در این کتاب شروعش اکرانِ بانی و کلاید در 1967 و پایانش اسکاربردنِ راکی در سالِ 1977 در نظر گرفته میشود.
جنگِ ویتنام، ترورهای زنجیرهایِ سیاستمداران، بمبارانِ کامبوج، جنبشهای اعتراضیِ اقلیتها، رسواییِ واترگیت، و بسیاری اتفاقِ ریزودرشتِ دیگر سرنوشتِ سینمای نوِ هالیوود را رقم زد. سینما نهفقط از کنارِ اینهمه نگذشت، بلکه در بسیاری ابعاد به سلاحِ جنگی هم بدلِ شد: هم به سیستمِ تولیدِ هالیوودِ کلاسیک تاخت و هم به سازوکارِ سانسور تن نداد، هم به دولت حمله کرد و هم به هرکسی که شأنِ مردم را نادیده گرفته برده بود، و در این مبارزهی پیوسته تمنای خلقِ فیلمهایی را داشت که صدایی بدهند به بیصدایان و کنارگذاشتهشدگان؛ فیلمهایی زادهی همان زمینه و زمانه.
وقتی فیلمها اهمیت داشتند با رویکردی نه تکصدا که چندصدا دست به بازبینیِ عصری از هالیوود میزند که دنیای سینماییِ انتخابهای دشوار، روابطِ بینِفردیِ پیچیده، قهرمانانِ بدنامشده، و نتایجِ نامعلوم است.