تاریکی را یارای از میان برداشتن تاریکی نیست فقط نور توان این کار را دارد من جما بلکبورن هستم و زندگی...
تاریکی را یارای از میان برداشتن تاریکی نیست فقط نور توان این کار را دارد من جما بلکبورن هستم و زندگیام دوباره زیرو رو می شود با اینکه مرد مورد علاقهام دوباره زنده شده، خون آشامی که با او پیوند خون دارم، تمام احساساتش را از بین برده و چهار سوار قیامت به شهر ما رسیدهاند ولی باز هم همه اینها تازه اول مصیبت های من است. درست مثل تمام پیشگویی های باستانی عقربه های ساعت در حال حرکت هستند و دیگر زمانی برای ما نمانده. همهاش هم به خاطر آن هدیه وداعی است که لوسیفر با مهربانی برایمان به جا گذاشت در حال حاضر چه نصیحتی دارم؟ محکم بنشینید چون قرار است جهنم به سرم آوار شود. نوظهور ششمین جلد از مجموعه نشان شده است که طرفدار های زیادی منتظرش هستند . عاشقانه ماجراجویانه و هیجان انگیز و فوق العادهایست که پستی و بلندی هایش حیرت زدهتان می کند. مجبورتان میکند تا آخر این صفحات به حدس زدن ادامه بدهید.
باب سلیقه چه کسانی است؟
طرفداران مجموعههای خاطرات خون آشام گرگ و میش و فرشته سقوط کرده عاشقش می شوند