الایس و لایا برای نجات زندگیشان در حال فرارند. پس از اتفاقات آزمون چهارم، سربازهای مارشل در تعقیب ا...
الایس و لایا برای نجات زندگیشان در حال فرارند. پس از اتفاقات آزمون چهارم، سربازهای مارشل در تعقیب این دو فراری اند که از شهر سرا خارج میشوند و سفری پرمخاطره را در قلب امپراتوری آغاز میکنند. لایا مصمم است برای نجات رادرش که کلید بقای دانشمندهاست، وارد کاف، مستحکمترین و خطرناکترین زندان امپراتوری، شود. الایس هم مصمم است به لایا کمک کند، حتی اگر این کار به قیمت از دست دادن آخرین شانسش برای آزادی تمام شود. ولی این دو در مسیری پرمخاطره قدم گذاشتهاند و باید قدم به قدم بجنگند تا از دشمنانشان پیشی بگیرند. امپراتور مارکوس که تشنه خون است، فرماندهی بیرحم، رئیس زندان کاف و دردناکتر از همه هلین دوست سابق الایس و سنگ چشم خونی جدید امپراتوری که دستور دارد الایس ویتوریس خائن و بردهی دانشمندی که به آزادیاش کمک کرده را شکار کند، دستگیر کند و بکشد.