شهردار این بار به پروانه ای تبدیل شد که در جنگل پرواز می کرد.او به آرا...
شهردار این بار به پروانه ای تبدیل شد که در جنگل پرواز می کرد.او به آرامی و نرمی در هوا معلق بود و تاب می خورد و این حس سبکی آنقدر برایش زیبا بود که در خواب دستانش را بر روی زمین به حالت پرواز از هم باز کرده بود و لبخند دلنشینی بر لب داشت.خانم هوله ووله با سرعت و بی سر و صدا از روی پایه ی تخت به طرف میز کار شهردار جستی زد و روی برگه های کاغذی بالا و…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.