در کتاب عاشقان ناشناس عاشقانه ای به نازکی تار مو می خوانیم که: شاهزاده ای برای شکار به کوهستان می رو...
در کتاب عاشقان ناشناس عاشقانه ای به نازکی تار مو می خوانیم که: شاهزاده ای برای شکار به کوهستان می رود و دختری به نام آهو را می بیند و به او دل می بازد. اما آهو ناگهان ناپدید می شود. شاهزاده در کوه سرگردان می ماند و بیمار می شود اما از آهو خبری نمی شود. عاقبت شاه و ملکه در سرتاسر سرزمینشان اعلام می کنند که هرکه نشانی از آهو دارد خبر بدهد و مژدگانی دریافت کند.
سرانجام پیرزنی به قصر می آید و می گوید آهو را می شناسد اما پیدا کردن او اصلا کار آسانی نیست…