داستان «روبات خرابکار»، درباره پسربچهای بهنام آلفی است که میخواهد مدرسه را بپیچاند و دنبال کارگاه...
داستان «روبات خرابکار»، درباره پسربچهای بهنام آلفی است که میخواهد مدرسه را بپیچاند و دنبال کارگاه یا آزمایشگاه خلوتی میگردد. بههمیندلیل سر از بخش اشیای گمشده یک فرودگاه درمیآورد تا دست راست خودش یا یکمعاون پیدا کند. اما یک روبات غولپیکر پیدا میکند که اسمش اریک است و گوشهای زیر لوازم و آتوآشغالهای فراوان پنهان شده است. اریک، خیلی از چیزهایش را ندارد؛ مثلا یک پا، بخشی از حافظه و همینطور خانواده.
اریک، یک روبات قوی اما دستوپاچلفتی است. نقطه اشتراکش با آلفی هم همین است چون او هم یک پسربچه دست و پا چلفتی است اما با خودش عهد میبندد که هرکاری برای نجات اینروبات صدساله انجام بدهد. در ضمن اینوسط یکنکته هم وجود دارد؛ اینکه اریک، یکروبات خرابکار است…