یک اسکلت بود، اما دو تا بودند. دوقلو نبودند… برادر نبودند… فقط دو تا ب...
یک اسکلت بود، اما دو تا بودند. دوقلو نبودند… برادر نبودند… فقط دو تا بودند که به هم چسبیده بودند. دو سر و چهار تا دست و چهار تا پا… همهچیز دوتا دوتا به جز قلب که یکی بود و طرف چپ ( اسی ) بود و یک دکمهی عجیب که پشت گردن ( ساسی ) بود. همان یک قلب برای مهربانی اسی و ساسی بس بود. همان یک دکمه پس گردنی هم برای وصلکردن آنها به هم کافی بود. این که آن…