کتاب جادهای به ناکجا داستان کشوری خیالی را روایت میکند که جنگ داخلیاش تازه به اتمام رسیده است. دو...
کتاب جادهای به ناکجا داستان کشوری خیالی را روایت میکند که جنگ داخلیاش تازه به اتمام رسیده است. دولت در پی ساختن جادهای است که بخش شمالی و ثروتمند را به بخش جنوبی و فقیرنشین متصل کند. دو کارمند بینام مامور آغاز این پروژه میشوند. کارمندانی که یکی از آنها را به عنوان شماره ۴ میشناسیم و دیگری را به نام شماره ۹. این دو تفاوتی اساسی با یکدیگر دارند؛ شماره ۹ مردی عیاش و خوشگذران است و در مقابل شماره ۴ کارمندی مسئولیتپذیر و بسیار منضبط. پروژهی عظیم ساخت جاده هر لحظه سختتر و سختتر میشود. شماره ۴ و شماره ۹ هیچ تصوری از سازهی ساخت خود ندارند. آنها نمیدانند که در حال ساختن جادهای به ناکجا هستند.منتقد سایت ایندیپندنت درمورد این کتاب مینویسد: «جادهای به ناکجا، فرمی سبک و سیال دارد و در عین حال زیبا و ظریف است. باعث میشود تا ما در مورد درست و غلط پیشرفت، توسعه و مداخله در سایر کشورها فکر کنیم. یک جاده با خود دارو میآورد، اما ارتش و جنگافزارها هم از همان جاده عبور میکنند.»