صدف آقای حلزون خیلی قشنگ بود. یک خانه قشنگ با دیوارهای سفید و آبی دو تا اتاق کوچک، یک آشپزخانهی تمی...
صدف آقای حلزون خیلی قشنگ بود. یک خانه قشنگ با دیوارهای سفید و آبی دو تا اتاق کوچک، یک آشپزخانهی تمیز و یک باغچهی نقلی. آقای حلزون خیلی به صدفش میرسی. مواظب بود یک خال هم روی آن نیفتد. فکر میکرد صدفش قشنگترین خانهی دنیاست. برای همین یک لحظه هم از آن جدا نمیشد…
برگرفته از متن کتاب