مورچه ها شکل یک نقطه شده بودند و بی حرکت، گوشه ی دستشویی افتاده بودند....
مورچه ها شکل یک نقطه شده بودند و بی حرکت، گوشه ی دستشویی افتاده بودند. آن هایی هم که تکان می خورند در حال مچاله شدن بودند و حرکت های آخرشان بود. هر کس آن ها را می دید، می فهمید وقت مردن زجر کشیده اند. تعدادشان آن قدر زیاد بود که اگر با قاشق هم جمع شان می کردی، باز از بغلش بیرون می ریختند.نسرین آب را روی آن ها گرفت. مورچه ها مثل وقت هایی که آب موهای…