اینک همه با این سناریو آشنا هستند: جنبشهای اجتماعی الهامبخش علیه بیعدالتی و سلطه به پا میخیز...
اینک همه با این سناریو آشنا هستند: جنبشهای اجتماعی الهامبخش علیه بیعدالتی و سلطه به پا میخیزند، مدت کوتاهی سرخط اخبار در سطح جهان را به خود اختصاص میدهند و سپس از دیدرس محو میشوند. آنها حتی زمانی که رهبران اقتدارطلب منفرد را به زیر کشیده اند، تا بدینجا از ایجاد بدیلهای نوین و ماندگار ناتوان مانده اند. این جنبش ها، بجز استثنائاتی چند، یا از آمال رادیکال خود دست کشیده و به بازیگرانی در نظام های موجود بدل شده اند یا سرکوبی سبعانه آنها را دچار هزیمت ساخته است. چرا این جنبش ها، که به نیازها و امیال انسانهای بسیاری میپردازند، نتوانسته اند به تغییری پایدار دست یابند و جامعۀ نوین، جامعه ای دموکراتیک تر و عادلانه تر، بیافرینند؟