کتاب پنت هاوس ...
انتشارات افراز منتشر کرد: هنوز هم داشت از لای دود غلیظ سیگار نگاه ام میکرد.بی اعتنل به تاریک شدن یک دفعهی اتاق خرت و پرت هایم را ریختم توی ساک قرمز تک نفره ای که بعد از آمدن مان از ماه عسل تا فرار بی موقع کیان از آفیس بلا استفاده افتاده بود زیر تخت. خندید سیگارش را توی جاسیگاری تکان داد و گفت:«لااقل تا برق بیاید نرو!» ملحفه ی سفید روی تخت را بلند کردم و توی هوا تکان دادم گفتم:«همه ی مشکل تو این است که هنوز هم سنتی عم…