کتاب پرستوی مهاجر ...
انتشارات پازینه منتشر کرد:در یک مدرسه شبانه ثبت نام کردم و روزها سرکار می رفتم و عصرها درس می خواندم. کارم شاگردی آهنگری ماشین های سنگین بود. هوا سرد بود. من با لباس های روغنی برای گرم کردن خود نزدیک آتش رفتم که ناگهان لباس هایم آتش گرفت. به کمک همکارانم آن را خاموش کردیم. ساق پای چپم سوخت و صاحب کار ما آقای گندمی مرا برای درمان به خانه خود برد…بخشی از متن کتاب…فروشگاه اینترنتی نوابوک
…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.