دربارۀ کتاب وحشت در خا...
دربارۀ کتاب وحشت در خانه شماره 4
همانجا در بستنیفروشی رضا کمکم زبان باز کرد، “محمد، بهگمونم زندگی ما دو تا یکجورهایی شبیه به همه، یک کاغذ سفید بینقطه. انگار یک روز آسمون سوراخ شد و من رو از اون بالا تف کردند رو زمین، با لگد پرتم کردند میون اینهمه آ…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.