کتاب هشت و هشت دقیقه پاییز ...
انتشارات پرسمان منتشر کرد:دستم را با یک حرکت گرفت. تند و محکم!- ببین منم دلم میخواد مث یه آدم درست و حسابی زندگی کنم. خونواده داشته باشم، شوهر داشته باشم.سرش پایین آمد. نگاهم چسبید به صورتش.- اما کی به یه دختر فاحشه خیابونی بها میده؟! اصلا کی شوهرش میشه که بخواد خونوادهدار بشه، که بخواد مادر بشه؟ حتی آب توبه بریز رو سرت! تا آخر عمر مهر هرزگی خورده رو پیشونیت! والسلام.پوف بلندی از دهانش زد بیرون؛- ببین هرکاری که فکر…