کتاب نسل فاضلاب ها ...
انتشارات افراز منتشر کرد:در آن سال ها هرگز غذای گرم نخوردم. صورتم همیشه بوی گازوئیل می داد. هر بار لاستیک های پنجرشده ی کامیون ها را تعویض می کردم و از این ماشین به آن ماشین می رفتم و در میان راننده ها دست به دست می شدم. گاه رانندهای خسته و کوفته و فرسوده می شد و رانندگی را رها می کرد… گاه رانندهای تصادف می کرد و می مرد… گاه رانندهای حوصله ی سکوتام را نداشت و مرا به راننده ی دیگری واگذار می کرد… گاه به همراه کا…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.