کتاب نامه هایی از کرمان به دوبلین ...
انتشارات کلاغ منتشر کرد:چندین عکس از سردار نصرت به من نشان دادند. یکی در اونیفرم نظامی که او را با این لباس دیدهام. گفتم “آ، عکس خوبی است، عین خودش است. با این حرف بیمنظور من سیل سؤال سرازیر شد. شما چطور او را دیدید؟ چه وقت او را دیدید؟ هرگز به فکرم خطور نکرده بود ممکن است سردار نصرت به زنهای اطرافش نگفته باشد. مرا (و پیش از من خانم دو کا و خانم هیگ و خانم سایکس و دیگران را) در مناسبتهای رسمی در کنسولگری دیده است…