کتاب من و دوست غولم ...
انتشارات چشمه منتشر کرد:عمویم گفت: «چه جوری به مدرسه می روی؟»گفتم: «با اتوبوس»پوزخندی زد و گفت: « من وقتی همسن تو بودم ده کیلومتر پیاده می رفتم»عمویم گفت: «چقدر بار را می توانی بلند کنی؟» گفتم: «یک گونی برنج» پوزخندی زد و گفت: «من وقتی هم سن تو بودم یک گاری را به حرکت درمی آوردم و یک گوساله را بلند می کردم»عمویم گفت: «تا حالا چند بار دعوا کرده ای؟» گفتم: «دوبار و هر دو بار هم کتک خوردم.» پوزخندی زد و گفت: «من وقتی هم…