کتاب من و او ...
انتشارات کرگدن منتشر کرد:حالم خوش نبود. خوش بود و خوش نبود. سوم آبان بود. درمانده بودم. گشتی در محوطه موزه هنرهای معاصر زدم؛ این بار نگاهم بیشتر به سمت مرد در حال قدم زدن رفت. وارد پارک شدم. می دانستم کجای پارک می روم؛ همان قسمت جنگل وار، با آن میز و نیمکت های چوبی خوشایند. بیست دقیقه ای با سرگردانی قدم زدم. خلوت خلوت بود، ولی باز چشمم دنبال نیمکت دنج می گشت. عاقبت نشستم. چیزی از درماندگی ام کم نشده بود. چند دقیقه ای…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.