کتاب كرم تابان تاریك و آفتاب پرست سایه رنگ (خشتی) ...
انتشارات ثالث منتشر کرد:آفتابپرست میدانست که همیشه باید در روشنایی نور به دنبال شکار خود بگردد اما ساعتها راه رفتهبود و چشم چرخانده بود و هیچ چیزی برای خوردن پیدا نکردهبود. برای همین وقتی بوی شکار به دماغش خورد، ایستاد. بو از سمت غار سایهها که در تاریکی جنگل بود، میآمد. با خودش فکر کرد: «اون دفعه که زبونم رو به سایه پرت کردم چیزی نشد…» این بار هم آفتاب پرست زبانش را پرت کرد اما…فروشگاه اینترنتی نوابوک
…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.