کتاب قصه هایی از امام حسن (8)(مردی با اسب سفید) ...
انتشارات قدیانی منتشر کرد: جعفر خسته و کوفته از راه رسیده بود از شام تا مدینه راه زیادی بود. پیر بود و دیگر قدرت روزگار جوانی اش را نداشت.سایه ی درختی پیدا کرد و زیر آن نشست به درخت تکیه داد و آهی کشید. مشک آبش را از خورجین درآورد. کمی آب خورد و به آن دورها چشم دوخت….فروشگاه اینترنتی نوابوک
…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.