کتاب فانفارلو ...
به همین ترتیب, مثل دو دوست قدیمی بازو در بازو راه می رفتند. ساموئل به او عشق می ورزید, یا دستکم احساس می کرد که قلبش تند میزند. او شاید آدم منحصر به فردی بود, اما این بار بی تردید رفتار غریبی از خود نشان نداد. در اوج شادمانی اش تقریبا فراموش کرد موفقیتش را به مادام دو کاسملی خبر دهد و امیدی به خانه سرد او ببخشد. چند روز بعد, فانفارلو نقش کلمبین را در پانتومیم جذابی بازی کرد که نویسندگان مخصوصا برای او نوشته بودند. او…