کتاب شکوفه سیب ...
انتشارات صدای معاصر منتشر کرد:هیچ کس نمی دانست، حتی خودش هم هرگز مستقیم نگفت؛ اما من میدانستم که آن جعبه کوچک فقط برای من است.سیب های درشتی که رویشان یک ترکه ی پر از شکوفه های سیب گذاشته بود. یادش بود که من چه گلی را دوست دارم و آن را برایم آورده بود… آن شب تا صبح مست بودم. نمی دانم از شمیم گل ها بود که عطرشان قوی تر از خاطرات کودکی ام شده بود یا کسی که آن ها را آورده بود. هرچه بود، من هم به درد سمانه دچار شده بودم…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.