کتاب رخت زندگی بر تن من ( سوره مهر) ...
انتشارات سوره مهر منتشر کرد:نور مایل آفتاب پاییز، بی رمق از شیشه ی عقب پراید به داخل می تابید. به روشنا و درخشش نوری که به آینه می تابید نگاه کردم و به شم هایم که برقشان از خستگی و روزمرگی کم سو شده بود. آن روزها که میثاق به قول خودش عاشق چشم هایم شده بود، وقتی روبه روی هم مینشستیم، دست هایم را در دست هایش میگرفت. دقیقه ها به چشم هایم خیره می ماند و در آخر میگفت: «چشم هایت چقدر پرستاره است.»…آینه را غبار گرفته بود…