کتاب دو پر کاه (انگلیسی)(مهراندیش) ...
انتشارات مهراندیش منتشر کرد:از جایش بلند شد. دلش نمیخواست بقیه صحبتهای آنها را بشنود. از حرفهای جلال شوکه شده بود، با اینکه احساس دلشکستگی میکرد ولی به او حق میداد که با هرکسی که دوست دارد، معاشرت کند و یا عاشقش شود. جلال هرگز به او قولی نداده بود. حالِ نزارِ خودش را درک نمیکرد و دهانش خشک و زبانش سنگین شده بود. به کافه تریا رفت. ثریا را دید که پشت میزی تنها نشسته و چای میخورد. ثریا همکلاسی دوران دبیرستانش،…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.