کتاب داستان هایی از مثنوی مولوی (2) ...
انتشارات قیوم منتشر کرد :موسی و شبانحضرت موسی (ع) روزی از مسیری می گذشت ، صدای کسی را شنید که با خدا مناجات می کرد نزدیکرفت مشاهده کرد که این گونه با خدا سخن میگفت :خدایا! تو کجا هستی که خدمتکارت بشوم موهای سرت را شانه کرده ، و کفشت را بدوزم ، لباس هایت را شسته و دست و پایت را ببوسم، خدایا! تمامی بزها و گوسفندهایم را فدایت میکنم ، میخواهم هر روز به خانه ات آمده و آن را جارو کنم اگر بیمار شدی از تو پرستاری نمایم و ……
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.