کتاب حسرت نمی خوریم (زندگی در کره شمالی) ...
انتشارات ثالث منتشر کرد:مادران به دکتر کیم می گفتند:« نمی تونم بفهمم موضوع چیه،تنها چیزی که می دونم اینه که نمی تونم کاری کنم که بچه م دیگه گریه نکنه.» او دلسوزانه سرش را به نشانه تایید تکان می داد،زیرا وضعیت را کاملا درک می کرد،اما از به زبان آوردن کلمات درمانده بود.چطور می شد به یک مادر گفت که کودکش نیاز به غذای بیش تری دارد وقتی که هیچ چیز بیش تری برای دادن به او نبود؟دکتر کیم برگه می نوشت که کودک را در بیمارستان…