کتاب بر آب ها و آبی ها (نشر قو) ...
انتشارات قو منتشر کرد:کسی کنار دلم عشق را لگد می کرد کسی که در همه ی عمر خویش بد می کرد شبم به زخم زبان و زمان، ولی روزم طلوع و طول ازل را تب ابد می کرد شبی که چشم مرا روی ماه می بستند مخنثی، شب و مرداب را مدد می کرد یکی به شب پره ها دم به دم فضا می داد یکی دگر به سر چشمه بود و سد می کردخَسی به خصلت ضحکیان دعا می گفت کسی دگر گذر عشق را رصد می کرد خوشا دلم که در این ورطه های مردابی هزار خنجر کین را ز خویش رد می کرد کن…