کتاب ابر نامرئی بر پنجره ام می تابید(جیبی) ...
انتشارات اتفاق منتشر کرد :من بیدار بودمباید باور میکردمهمه ی زخم ها و جراحت های مندر روزی آفتابیرخ دادمن بیدار بودماز پنجره مردمان رانگاه می کردمدر رفتن و آمدن بودندبی خبر از زخمها و جراحت های من میخواستم با سکوتاین زخمها و جراحت ها رامداوا کنم.ابر نامرنی بر پنجره ام می تابید فروشگاه اینترنتی نوابوک
…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.