کتاب آسیاب دستی شیطان ...
انتشارات دبیر منتشر کرد:دو برادر بودند؛ یکی بسیار ثروتمند و دیگری بسیار فقیر. برادر ثروتمند با همه همسایه ها دوست بود، اما برادر فقیرش را انگار اصلا نمی شناخت، چون می ترسید برادرش چیزی از او بخواهد. عید به زودی از راه می رسید و هیچ خوراکی در خانه برادر فقیر نبود. روزی همسرش به او گفت:- جشن عید را چگونه بگذرانیم؟ به خانه برادرت برو و از او درخواست کن کمی گوشت به ما قرض بدهد، دیروز یک گاو سر برید.برادر فقیر اصلا دلش نم…