"خوان" برای تعطیلات تابستانی اش حسابی برنامه چیده، ولی مادرش همه ی نقش...
“خوان” برای تعطیلات تابستانی اش حسابی برنامه چیده، ولی مادرش همه ی نقشه های او را نقش بر آب می کند؛ او خوان را می فرستد به خانه ی عمو تیتو که یک کتابخوان قهار است. خوان باید از بین هزاران کتاب توی کتابخانه ی عمو، کتاب وحشی را پیدا کند؛ کتاب چموشی که دم به تله نمی دهد و لابه لای صفحاتش رازی را پنهان کرده که فقط یک نفر می تواند از آن سر در بیاورد: کس…