مجموعه شعر «کافکا خواندهایم و میترسیم» سرودهی «سعید حیدری ساوجی&...
مجموعه شعر «کافکا خواندهایم و میترسیم» سرودهی «سعید حیدری ساوجی» شامل دو دفتر است که درمجموع 29 قطعه شعر را دربرمیگیرد. «دهان که باز کنی استخوانت افتاده»، «دوئل در آیینه»، «قبیلهی پسر نوح»، «حمامهای فین»، «سگ گرسنهی من»، «انگار از مزار خودت باز گشتهای»، «زنی در این شعر است»، «شعر تو سهراب را کشت»، «سنگریزه در ساعت شنی»، «خوشبهحال تو که نمیفهمی» و… چند عنوان از شعرهای این مجموعه است. غزلی از کتاب «کافکا خواندهایم و میترسیم» را با هم میخوانیم: «دنیای من دنیای تفریح و تماشا نیست/ دنیای من دنیای آدمهای زیبا نیست/ دنیای من تاریکتر از انفرادیهاست/ در ظلمت دنیای من یک پنجره وا نیست/ یک عمر از آخر به اول زندگی کردم/ روزی که در راه است دیروز است فردا نیست/ تقصیرهای دیگران بر گردنم افتاد/ دیوارهای خانهام هم قد حاشا نیست/ با دوستانش میرود در شهر میگردد/ تنهایی من مثل من اینقدر تنها نیست/ عالیجناب زخم! پس دادم مدالت را/ بر سینهی سربازت از این بیشتر جا نیست/ باید رفیق موجهای رادیو باشد/ این ناخدا دیگر حریف موج دریا نیست/ آه ای درخت پیر! دست از آسمان بردار/ ما هم گمان کردیم چیزی هست، اما … نیست/ آه ای مسیری که به سمت دره در راهی/ من را ببر با خویشتن، جای من اینجا نیست» کتاب «کافکا خواندهایم و میترسیم» سرودهی سعید حیدری ساوجی در مجموعهی «پازل شعر امروز» انتشارات نیماژ منتشر شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.