یک شب بابا که از خریدن بخاری ناامید شده، با یک غصهی بزرگ و چاق و چله ...
یک شب بابا که از خریدن بخاری ناامید شده، با یک غصهی بزرگ و چاق و چله که هیچجوری نمیشود قورتش داد، به خانه برمیگردد. حالا غصه را همه میبینند، از مامان گرفته تا داداش و دوقلوهای کوچولو. غصههای بزرگ معمولا اینطوریاند و همه آنها را میبینند. اما همهی آدمها واکنش یکسانی در برابر او ندارند. بعضیها سعی میکنند غصه را نادیده بگیرند و به چیزهای د…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.