کتاب ماکارونی هفت رنگ ...
انتشارات پرسمان منتشر کرد:چند دقیقه یا چند ساعت گذشت که کسی سر رسید. نمی دانم. چشمانم ماسیده بود روی دیگ ماکارونی، سری کج کردم روی آن دو پای سفید، بوی ماکارونی سوخته می آمد غذای مورد علاقه ام، گوجه فرنگی های قطعه قطعه نشده در سینک، غرق در قطرات آب شیر می شدند. کسی در آغوشم گرفت : « خوب می شی. عزیزم آروم باش» خوب می شدم؟ بوی سوختگی بوی سوختگی می آمد.فروشگاه اینترنتی نوابوک
…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.