کتاب در زمستانی ...
انتشارات شهرقلم منتشر کرد:آنا پتروونا در روستای ما زندگی می کند. سال های سال است که او در اینجا ساکن است.آنا پتروونا می گوید: من سن و سال زیادی دارم. آخر من خیلی وقت است که به دنیا آمده ام.کلبه او بسیار کوچک و اندازه یک نصفه خانه است. او در یک سگ به اسم چرنوشکا و یک گربه به نام مورکا دارد.عصرهای پاییز سرد و طولانی است.آنا پتروونا بخاری را روشن می کند و می نشینیم تا چای را بخوریم. من چای می خورم و او تعریف می کند.فروش…