کتاب دختر و سرباز (دفتر اول) ...
انتشارات شمشاد منتشر کرد:کلبه عشق خالی از «او» برای ایزی سخت و دردناک می گذشتاو بند پوتین هایش را محکم کرده بود و تصمیمی گرفته بود که قلب خود و ایزی را به درد می آورد.اما اهالی شهر و به خصوص ایزی می دانستند که رفتن او تنها تصمیمی بود که از شم پرستار گونه اش شکل می گرفت.او با لباس سربازی که به تن داشت، روبه روی ایزی ایستاد و نتوانست به چشمان ایزی خیره شود و تنها لبخندی تحویل او داد و رفت…و حالا ایزی بود که زیر باران…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.