کتاب باغ استخوان (پرتقال) ...
انتشارات پرتقال منتشر کرد:«یادت باشه، عزیزم، تو واقعا وجود نداری.» ایرئل می ترسد که واقعی نباشد. تنها ظریف ترین پیوندها او را به زندگی و دوشیزه وسپر متصل کرده است. اما به خاطر تمام تلاش هایش برای راضی کردن خالق ظالمش، پیوند در حال گسستن است. ایرئل هنگام جمع آوری گرد استخوان فراموش کار است. وقتی از راهروهای تاریک زیر قبرستان باز می گردد خیلی طولش می دهد. بدتر از همه، اصلا حواسش به استخوان هایکج و کوله اش نیست.وقتی با …