کتاب آدم ها ...
انتشارات ایهام منتشر کرد:«جادوگر» لقبی بود که بهش داده بودن. لعنتی هیچ وقت نمی باخت، درست وقتی که فکر می کردی اونو تو مشتت داری و برنده ای حرکتی می زد و کل بازی رو به نفع خودش برمی گردوند. بیخود نبود جادوگر صداش می زدن، انگار واقعا جادو می کرد. کاری هم از دستت برنمیومد و باید هاج و واج صفحه ی شطرنجونگاه می کردی. من و اون همیشه با هم رقابت داشتیم، اون قهرمان شطرنج جهان بود و من دومین نفر بودم. خیلی سعی کردم سراز کارش …