دربارۀ کتاب بی کتابی ...
دربارۀ کتاب بی کتابی
چه بارها که به خاطر کتاب سیلی خوردم و تنم کبود شد و در انبار حبس شدم. بعضاً پیش میآمد که پدراندرم به خاطر عجز و لابه و گریههای مادرم به اصطلاح مهربان میشد، مرا مینشاند در اتاقش و کتابی را که دست گرفته بود، بلند میخواند و وادارم م…