اروس باور به نیرویی است که مؤلفههای وجود انسان را __ از لحاظ جسمانی از طریق عمل جنسی، از لحاظ عاطف...
اروس باور به نیرویی است که مؤلفههای وجود انسان را __ از لحاظ جسمانی از طریق عمل جنسی، از لحاظ عاطفی از طریق عشق و از لحاظ روانی به وسیلۀ تخیل __ «به یکدیگر پیوند میدهد».
در زمانۀ فروید و از نظر بسیاری از معاصرانش، صحبت کردن از عمل جنسی، بهویژه آرزوها و فانتزی[1]های کودکان در این خصوص تکاندهنده بود. اما امروز برای ما دیگر چه چیزی تکاندهنده خواهد بود؟ در اینجا بررسی خواهیم کرد که بدون عشق نمیتوان از آمیزش (جنسی، عاطفی یا فکری) بهرهمند شد. البته که میتوان بدون عشق هم عمل جنسی را انجام داد __ محض نمونه در پدوفیلیا __ اما این عمل با آمیزش فرق دارد. در عشقی که برای آمیزش ضروری است هر کدام از طرفین تفاوتهای دیگری را به رسمیت میشناسد؛ هر یک سوژهای جداست و درعینحال که ابژۀ محبوب دیگر ی است زندگی مستقل خود را نیز دارد. بدون چنین رابطهای هیچ «دو»یی جهت پیوند خوردن در آمیزش وجود نخواهد داشت.
بحث را از مفهوم «غریزۀ زندگیِ» فروید آغاز میکنم، غریزهای که وی آن را «اروس»[2] مینامد. فروید، پیش از معرفی اروس، بر میل جنسی به منزلۀ خاستگاه انگیزه و انرژیِ بسیاری از فعالیتها بسیار تأکید میکند، چه این فعالیتها، آشکارا جنسی باشند چه نباشند و هنگام معرفی مفهوم اروس، میل جنسی را نیز در آن گنجانده و اصل کلی «جاذبه» را نیز به آن افزون میکند. از نظر او، اروس عامل به هم پیوستن چیزهاست و میتوان اضافه کرد که چیزها را طوری به هم پیوند میزند که به خلق چیزی زنده یا نو منتهی شوند.