کتاب همسایه‌ های خانم جان اثر زینب عرفانیان انتشارات شهید کاظمی

ویژگی های محصول:
  • نویسنده: زینب عرفانیان
  • ناشر: انتشارات شهید کاظمی
  • شابک: 9786222850357
  • تعداد صفحه: 268 صفحه
  • وزن: 295 گرم
  • سایر-توضیحات: برشی از کتاب: نوبت به مردها می‌رسد. دکترمحمد متخصص اورولوژ. جالب‌تر از تخصصش، شلوار جین و کاپشنش در منطقه­ ی جنگی است. خوشم می‌آید از تعهدش به خوش‌ پوشی. علی هم پرستار و از همه قدبلندتر. قبل از اینکه با عربی درب­وداغانم چیزی بگویم صدای تیر و ترکش و انفجارها نزدیک می‌شود. بوی باروت به هوای ترد صبح خش می‌اندازد و خودش را ته ریه‌هامان جا می‌دهد. علی نفس عمیقی می‌کشد: یا ریح یا حلب. عجب غزلی در دل همین تک­جمله است. غزلی پر از بوی شَهرت. پر از بیت‌های کودکی‌ات میان کوچه‌ها. جنگ حلب تمام شده است؛ ولی این بوی باروت برای علی که جنگ را در شهرش دیده پر از خاطره است. خاطرات ترش و شیرینی که دوست دارم همه را برایم بگوید. خاطراتی پر از دیوارهای سوراخ­شده با گلوله. با غزل علی پر از حال خوب می‌شوم. پر از دوست داشتن شهر و دیارم، آن­هم از دو هزار کیلومتر دورتر. نفس عمیق می‌کشم. بوی خاک و باروت، بوی حلب.
  • قطع کتاب: رقعی
  • جلد کتاب: شومیز
  • نوبت چاپ: 3
  • تامین کننده: مشترک گروه چهاردهم

156,600 تومان

موجود در انبار

  • تضمین بهترین قیمت بازار
  • پشتیبانی ۲۴ ساعته، ۷ روز هفته
  • ارسال رایگان
کتاب همسایه‌ های خانم‌ جان؛ روایتی از پرستار احسان جاویدی از تجربه‌ای ناب در البوکمال سوریه است. رو...

کتاب همسایه‌ های خانم‌ جان؛ روایتی از پرستار احسان جاویدی از تجربه‌ای ناب در البوکمال سوریه است. روایت خاطرات چهارماه حضورش در سوریه و خدمت رسانی در بیمارستان زنان و زایمان.
این کتاب به قلم زینب عرفانیان نگاشته شده که حفاری ظریفی است به لایه‌های زیرین جنگ سوریه و نوع حضور ایران در هفت سال جنگ با داعش، همسایه‌های خانم جان روایت الفبای جدید جنگ از دست‌پرورده‌های حاج قاسم است. روایت مدافعین حرم از آنچه در سوریه گذشته و آنچه با دستان خود برای مردم سوریه انجام داده‌اند.

نویسنده

زینب عرفانیان

ناشر

انتشارات شهید کاظمی

شابک

9786222850357

تعداد صفحه

268 صفحه

وزن

295 گرم

سایر-توضیحات

برشی از کتاب:
نوبت به مردها می‌رسد. دکترمحمد متخصص اورولوژ. جالب‌تر از تخصصش، شلوار جین و کاپشنش در منطقه­ ی جنگی است. خوشم می‌آید از تعهدش به خوش‌ پوشی. علی هم پرستار و از همه قدبلندتر. قبل از اینکه با عربی درب­وداغانم چیزی بگویم صدای تیر و ترکش و انفجارها نزدیک می‌شود. بوی باروت به هوای ترد صبح خش می‌اندازد و خودش را ته ریه‌هامان جا می‌دهد. علی نفس عمیقی می‌کشد:
یا ریح یا حلب.
عجب غزلی در دل همین تک­جمله است. غزلی پر از بوی شَهرت. پر از بیت‌های کودکی‌ات میان کوچه‌ها. جنگ حلب تمام شده است؛ ولی این بوی باروت برای علی که جنگ را در شهرش دیده پر از خاطره است. خاطرات ترش و شیرینی که دوست دارم همه را برایم بگوید. خاطراتی پر از دیوارهای سوراخ­شده با گلوله. با غزل علی پر از حال خوب می‌شوم. پر از دوست داشتن شهر و دیارم، آن­هم از دو هزار کیلومتر دورتر. نفس عمیق می‌کشم. بوی خاک و باروت،
بوی حلب.

قطع کتاب

رقعی

جلد کتاب

شومیز

نوبت چاپ

3

تامین کننده

مشترک گروه چهاردهم

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت