کتاب مورد نظر خود را جستجو بفرمایید. ⬇️

کتاب زنی از خوابگاه اثر ببرک ارغند نشر آمو

ویژگی های محصول:
  • نویسنده: ببرک ارغند
  • شابک: 978-600-9872-74-9
  • ناشر: آمو
  • موضوع: ادبیات افغانستان
  • ردهبندی-کتاب: ادبیات فارسی (شعر و ادبیات)
  • گروه-سنی: بزرگسال
  • تعداد صفحه: 251 صفحه
  • وزن: 228 گرم
  • سایر-توضیحات: بخشی از رمان: بانو بیرون شد. دیدم شیطان‌چراغ خاموش گشت و مردم بنای فرار را گذاشتند‌. تاریکی بر ما حاکم می‌شد. راهبان و سخنوران هم رفتند. آن زنی که ابروان پیوسته داشت هم رفت و با رفتن آنان مردم هم از بیداری فرار کردند‌؛ اما در دشت‌ها به اسارت ریگِ روان در‌‌آمدند‌. ریگ‌ها آنان را اسیر ساختند. زیر فشارِ پشته‌های وزمینِ شن از ناتوانی آرام آرام به خواب رفتند و کرخت شدند. ترس و وحشتِ مرگ کلامِ سخنوران شهر ما را بی‌‌رنگ ساخته بود. من هم بی‌رنگ شده بودم. من هم می‌رفتم که اسیرِ خواب و کرختی شوم. دست و پایم شیمه‌ی رفتن را از دست می‌دادند. باری بالا به قله‌ی کوه نگاه کردم‌. من هم دیدم سوسماری سرش را در بلندای شیردروازه به نمایش گذاشته بود. از دهنش آتش بیرون می‌آمد و نَفَسش دود و شعله بود. زبانی دوپاره و آتشین داشت. ترسیدم. خیلی ترسیدم…
  • قطع کتاب: رقعی

208,800 تومان

موجود در انبار

  • تضمین بهترین قیمت بازار
  • پشتیبانی ۲۴ ساعته، ۷ روز هفته
  • ارسال رایگان
نویسنده

ببرک ارغند

شابک

978-600-9872-74-9

ناشر

آمو

موضوع

ادبیات افغانستان

ردهبندی-کتاب

ادبیات فارسی (شعر و ادبیات)

گروه-سنی

بزرگسال

تعداد صفحه

251 صفحه

وزن

228 گرم

سایر-توضیحات

بخشی از رمان:
بانو بیرون شد. دیدم شیطان‌چراغ خاموش گشت و مردم بنای فرار را گذاشتند‌. تاریکی بر ما حاکم می‌شد. راهبان و سخنوران هم رفتند. آن زنی که ابروان پیوسته داشت هم رفت و با رفتن آنان مردم هم از بیداری فرار کردند‌؛ اما در دشت‌ها به اسارت ریگِ روان در‌‌آمدند‌. ریگ‌ها آنان را اسیر ساختند. زیر فشارِ پشته‌های وزمینِ شن از ناتوانی آرام آرام به خواب رفتند و کرخت شدند. ترس و وحشتِ مرگ کلامِ سخنوران شهر ما را بی‌‌رنگ ساخته بود. من هم بی‌رنگ شده بودم. من هم می‌رفتم که اسیرِ خواب و کرختی شوم. دست و پایم شیمه‌ی رفتن را از دست می‌دادند. باری بالا به قله‌ی کوه نگاه کردم‌. من هم دیدم سوسماری سرش را در بلندای شیردروازه به نمایش گذاشته بود. از دهنش آتش بیرون می‌آمد و نَفَسش دود و شعله بود. زبانی دوپاره و آتشین داشت. ترسیدم. خیلی ترسیدم…

قطع کتاب

رقعی

جلد کتاب

شومیز

نوبت چاپ

1

تامین کننده

مشترک گروه چهاردهم

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت