کتاب خاک و ناپاک ...
انتشارات سایه گستر منتشر کرد: کسی به حرف هایم اعتنایی ندارد. چون قارون به نزدیکی ما رسیده است. او بلند بلند می خندد و سوار بر اسب سپیدش به تاخت به سمت من و موسی می آید. چند بار با سرعت دور ما می چرخد. گردوخاک سر و روی موسی را می پوشاند و او را به سرفه می اندازد.پوستین سیاه رنگ موسی از گردوخاک، خاکستری رنگ شده است. قارون که چشم هایش برق می زند دستش را بلند می کند تا مردم ساکت شوند……فروشگاه اینترنتی نوابوک
…