کتاب لبخند اشک (جلد دوم) ...
انتشارات شهید کاظمی منتشر کرد:اوایل اسفند بود که سردی و سیاهی گریبانمان را گرفت و مهمان تمام وقتمان شد؛ شب و روزمان شد انتظار؛ انتظار رسیدن خبری از ابراهیم با اینکه چندین سال روز و شبمان در چشم انتظاری و دلواپسی گذشته بود اما جنس این انتظار فرق داشت. از همان ابتدای جنگ ما هم مثل بقیۀ خانواده ها می دانستیم که مثل باران بهار هر لحظه باید منتظر خبر شهادت عزیزمان باشیم ابراهیم عاشق شهادت بود اما می گفت که عاشق شهادت بودن…