کتاب سهم من از تو ...
انتشارات پرسمان منتشر کرد: حال غریبی بود، تا ساعاتی دیگر زندگی جدیدشان شروع می شد و سهمش از دنیا، از زندگی بهترین هدیه ای بود که ترس او را به خانه اش کشیده بود. چه قدر این ترس و دلهره برایش خوب آمده بود، چه شیرین و دوست داشتنی شده بود ترسی که روزی این دختر را به خانه ی او کشید. حضور او برایش ارمغانی داشت به وسعت همه ی قلبش. قلبی که عاشق شده بود؛ عاشق دختری با چشم های عسلی، موهای خرمایی به جنس ابریشم، ظریف و خوش اندام…